هر ساله مردم شهر برای حفاظت خود از گزند جادوگری که در دل جنگل زندگی میکند، نوزادی را به عنوان قربانی در جنگل رها میکنند. مردم امیدوارند این نوزادان باعث شوند تا جادوگر پیر که زان نام دارد به آنها آسیبی نرساند، اما این افراد سخت در اشتباهند؛ چرا که زان برخلاف تصور آنها قلبی مهربان دارند و نوزادانی را که مردم در جنگل رها میکنند نجات میدهد و برای مدتی از آنها نگهداری مینماید. او برای سیر کردن نوزادان از نور ستاره استفاده میکند و پس از مدتی آنها را به خانوادههای خوش قلبی که در آن سوی جنگل هستند میسپارد.
0 نظر