خانه پلهها رمانی در ژانر علمی-تخیلی به قلم ویلیام اسلیتر است. این کتاب را میتوان در دسته رمانهای روانشناختی نیز قرار داد. داستان با یک فضاسازی شوک برانگیز شروع میشود. از ابتدا با پیتر نوجوان شانزده سالهای که دست و پا و چشم بسته همراه چند نوجوان دیگر به ناکجا آباد برده میشوند مواجهیم و هر لحظه این انتظار را میکشیم که چه بلایی قرار است سر این نوجوانها بیاید و چه تقدیری در انتظار آنهاست؟ صحنه بعد در جایی است که پیتر بالاخره میتواند آن چشم بند را از روی چشمهایش بردارد و داستان دقیقا از همینجا آغاز میشود. او خود را در جایی عجیب پیدا میکند. جایی که در نظر خواننده فانتزی است. یک محیط کاملا سفید بدون هیچ رنگی، با تعداد خیلی زیادی از پلهها! راهپلهای که تنها در حال پیش روی و زیاد شدن است و نه ابتدایی دارد و نه انتهایی! حال این نوجوان باید در این مکان بی سر و ته چه کند و اصلا چرا او را به اینجا آوردهاند؟ اینها سوالاتی است که شخصیت اصلی داستان پیتر از خود میپرسد و در واقع همین سوالات برای خواننده نیز ایجاد میشود.
0 نظر