سرویس ارسال اکسپرس
شهنواز داستان تردید و رستگاری است. «رضا رسولی» در این کتاب قصۀ «شهنواز» جوانی بلوچ و اهل سنت را به تصویر می کشد که مهارت و تجارب خوبی در ساخت و ساز دارد، اما شرایط کاری موافق روزگار او نیست و حالا شهنواز به دنبال شغل می گردد. داستان از آنجایی جان می گیرد که به شهنواز پیشنهاد کار در عراق آن هم کمک در بازسازی عتبات می شود.
شهنواز نماینده بسیاری از تفکراتی است که به دلیل عدم آگاهی کامل به جریانات مذهبی و ناآشنایی با اعمال و علایق مذهبی تشیع، دچار تردید و شبهات زیادی می شوند. او حتی نمیداند که نماز خواندن با دست های بسته در حرم امام علی(ع) برای او محدودیت نیست و در مسیر رفتن به حرم می فهمد که علی بن ابیطالب(ع) پدر همه مسلمانان است و اگر بد و خطاکار هم باشیم باز هم فرزند او هستیم.
0 نظر