قصه ی واقعی مداد و پاک کن دربارهی مدادی است که عاشق نقاشی کردن است و دوست دارد تک و تنها کار کند. ساختمانهای بلند بکشد، دشت و گل و سبزه و چمن بکشد؛ دریای بزرگ و طوفانی بکشد. اما پاککن از راه میرسد و دوست دارد کنار مداد باشد و و با او در نقاشیهایش همکاری کند. مثلا بالای ساختمانهای مداد، آسمان را پیدا کند تا همه آن را ببینند، میان سبزهها و چمن، جاده را پیدا کند تا همه از وسط دشت رد بشوند، دریای طوفانی را آرام کند تا همراه با هم سفر دریایی خوب داشته باشند. مداد فکر میکند اثر هنریاش اصلا پاککنی لازم ندارد اما پاککن اینطور فکر نمیکند. نظر شما چیست؟ آیا پاککن موفق میشود نظر مداد را تغییر بدهد؟
کارن کایل پاتریک نویسندهی اهل استرالیاست. نوشتن را بلد است و عاشق داستان گفتن است، برای همین داستان مینویسد. او تا به حال کتابهای زیادی برای کودکان به چاپ رسانده است و خودش مادر سه کودک بامزه است.
لوییز راموس در رشتهی حقوق تحصیل کرده است و در اوقات فراغت داستان مینویسد.
جرمن بلانکو عاشق نقاشی و طراحی است و بیشتر در زمینه طراحی گرافیک کار میکند.
0 نظر