کتاب جاده ای به ناکجا اثر دیو ایگرز،ترجمه ایمان مختار در سال 1399 توسط انتشارات خوب در 139 صفحه چاپ شده است.این داستان خواندنی و هیجانانگیز که در سال 2019 منتشر شده است، مقوله جنگ و دخالتهای سیاسی کشورهای مختلف را از دریچهای نو مینگرد.
سرعت عمل آنها برای جمع کردن خرتوپرتهای چهار و نُه، خلع سلاح و انتقالشان به پشت کامیون، مسحورکننده بود. چادر را از جایش کندند و پشت کامیون انداختند. چهار موفق شد به آنها حالی کند که حال نُه خوب نیست و نمیتواند بنشیند؛ در نتیجه او را پشت وانت خواباندند و چهار بالای سرش، جای لاستیک زاپاس نشست. دو تن از مردان هم کنارشان نشستند. سر تفنگهایشان خیلی شلوول به سمت هیکل دمر نُه بود.
کامیون به سمت پایین و روی جادۀ آسفالتشده به راه افتاد. چهار نشست و با اینکه خوب میدانست هر دوی آنها نمیدانند چهکار کنند، نگاهی با نُه ردوبدل کرد. غریزهاش به او میگفت که این ماجرا، موضوع سادۀ پلیسی است و با رشوهای قال قضیه کنده میشود؛ اما رفتار مردان با نُه، حالتی شخصی و توهینآمیز داشت و خبر از این میداد که بحث پول در میان نیست. آن هشت مرد بیشتر شبیه دارودستۀ اراذل بودند تا افرادی به دنبال اخاذی.
0 نظر