داستان از این جا آغاز میشود که مردی میانسال به نام گالوبچیک، که پسر نامشروع یکی از شاهزادههای روس است با پدرش ملاقات میکند و متوجه هویتش میشود. او به عضویت پلیس مخفی روسیه تزاری درمیآید و شغلش او را به جنایتکاری حرفهای بدل میکند.
شبی که در یک کافه نشسته است در حال نیمه هشیار، هویتش را برای مشتریان دیگر کافه بازگو میکند. او از زندگی پر فراز و فرودش و ماجراهایی که پشت سر گذاشته است میگوید. نویسنده مخاطبانش را همراه با خود به دنیایی پر رمز و راز میبرد و در پایان داستان غافلگیرشان میکند.
0 نظر