کتاب «مگره و مرد تنها» نوشتهی «ژرژ سیمنون» از پرکارترین و مشهورترین نویسندگان در سبک پلیسی و جنایی را «ابراهیم اقلیدی» به فارسی برگردانده است. در بخشی از آغاز داستان میخوانیم: «تازه ساعت نه صبح بود اما هوا حسابی گرم بود. مگره کتش را در آورده بود و همان طور که داشت بسته پستیاش را با بیحالی باز میکرد، مرتب از پنجره به برگهای بیحرکت درختهای خیابان اوفور و به رود سن نگاه میانداخت که مثل ابریشم آرام و صاف بود. ماه اوت بود. لوکاو لاپوئانت، همراه با بیش از نیمی از بازرسهای اداره مرکزی پلیس، به تعطیلات رفته بودند. ژانویه و تورنس در ماه ژوئیه به تعطیلات رفته بودند و مگره هم تصمیم داشت بیشتر سپتامبر را در خیابان مونگ – سور – لوآر در خانهی قدیمیاش بگذراند که مثل خانهی کشیشها بود. تقریبا یک هفتهای میشد که هر روز، نزدیک غروب تندبادی کوتاه اما شدید، همراه بارانی شلاقی، مردم توی خیابان را به سمت سرپناهی زیر ساختمانها فراری میداد. این تندبادها گرمای جهنمی روز را برطرف میکرد و شبهای خنکی که پس از آنها میرسیدند با خود آرامش میآوردند.» ژرژ سیمنون نویسندهای پرکار بود و براساس شخصیت کارآگاه مگره بیش از هفتاد اثر نوشته است که از میان آنها میتوان به «تردید مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «سفر مگره»و «مگره دام میگسترد» اشاره کرد. کتاب حاضر را انتشارات «هرمس» منتشر کرده است.
0 نظر