در این داستان، کشف جسد یک مرد در بن بستی در سن_مارتن، سربازرس مگره را به این محله پررفت و آمد پاریس می کشاند. جسد متعلق به لویی توره انباردار پیشین شرکت کاپلان بوده که به ضرب چاقو کشته است. او مردی میان سال با ظاهری معمولی و لباسی تمیز و مرتب اما کفش هایی زردرنگ بود و کراوات مایل به قرمزش با کت و شلوار تیره رنگ و رسمی اش همخوانی نداشت.
0 نظر