پسر پانزده ساله چطور می تواند مقاومت کند؟ ویل و اوانلین فرسنگ ها دور از خانه، از بند اسکاندیایی ها فرار می کنند، ولی اوانلین دوباره اسیر می شود. ویل تمام مهارت های رنجری اش را به کار می گیرد تا دوستش را پیدا کند ولی حریف دشمن نمی شود. از طرفی تموجای ها می خواهند به مرزهای اسکاندیا هجوم بیاورند و مقصد بعدی شان آرالوئن است. آیا می توان جلوی چنین دشمن وحشی و خونخواری ایستادگی کرد؟
0 نظر