چیزهای زیادی وجود دارد که فیلسوفان علم مطالعه میکنند، اما یک مجموعه اصلی از دغدغهها این است که چه چیزی در علم متمایز است، چگونه علم با سایر فعالیتهای انسانی متفاوت است، مجموعه دانش آن چه پایههایی دارد، چه ویژگیهایی برای تعامل علمی با پدیدهها ضروری است و مواردی از این دست. این بدان معناست که فیلسوفان علم زمان زیادی را صرف کردهاند تا مرز بین علم و شبهعلم را بیابند؛ آنها سعی کردهاند منطقی را که ادعاهای علمی با آن پایه گذاری میشوند، دریابند و برای درک رابطه بین نظریه و دادههای تجربی، و کار کردن روی یک رشته مشترک که بسیاری از زمینههای علمی متفاوت را متحد میکند، تلاش کنند.
0 نظر