پشتیبانی : info@afarineshzahedan.ir
پیگیری سفارش :
  • "" را در عنوان کالا جستجو کن
  • "" را در ناشر جستجو کن
  • "" را در مولف جستجو کن
  • "" را در مترجم جستجو کن

سرویس ارسال اکسپرس

هر صبح می میریم
هر صبح می میریم
افق
سید احمد بطحایی
110,000 ریال

درباره هر صبح می میریم
دستم را کادر می‌کنم، همان‌طور که مریم را در آن می‌دیدم. با چشم روی ترک سقف اتاق، زوم می‌کنم. دستم را پایین‌تر می‌آورم تا تمام ترک توی کادر جا شود. از کادر خارج می‌شوم و روی زخم پشت دستم می‌ایستم. هنوز نخ‌های بخیه‌اش تازه است. می‌توانست سوژه‌ی غصه‌خوردن یک ماه مریم باشد. غصه‌خوردن! به خط کبودی که روی مچم کشیده‌ شده، می‌رسم. بعد از جواز روان‌پزشک زندان، دست‌بندم را باز کردند، بعد از یک هفته. سربازی که دستم را باز می‌کرد، می‌گفت: «خدا باید جان من و تو را بگیرد، نه خودمان.» به لهجه‌ای که در گفتن دست‌وپاشکسته‌ی حروف داشت، توجهی نداشتم. گفتم: «آخر عوضی چکمه‌پوش، چی تو به خدا می‌آید که جای او نشسته‌ای؟» آن‌قدرها هم بلند نگفتم. فکر می‌کردم فقط خودم فهمیده‌ام. نمی‌دانم افسر نگهبان که پشت سرم ایستاده بود کجاش را شنید که رویش را به من کرد و انگشت‌های دست راستش را که شباهت غیرقابل انکاری به یک نان سنگک داشت، مچاله کرد. دندان عقلم لق شد.
 

ناشر :
شابک :
9789643699390
نوبت چاپ :
2
سال چاپ :
1394
قطع :
رقعی
نوع جلد :
.شومیز
تعداد کل صفحات :
198
وزن :
240
بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر